۱۳۹۳ بهمن ۲۵, شنبه

اهل حق یا آیین یارسان

http://imparator259.blogspot.com

 دین و عقاید هر شخصی برای او مهم و قابل احترام است و نباید کسی در این باره تحقیر یا مجازات شود گرچه ابن اعتقاد نادرست باشد بالاخره خودش میداند و خدایش.
آیین یارسان در مواردی  با اسلام در تضاد است که از آن جمله :
  •  ایمان و اعتقاد پیروان اهل حق درباره حضرت علی (ع) از حد متعارف خارج شده و به درجه غلو رسیده‌است
  •  در اسلام داشتن سبیل بلند عملی ناپسند و ناشایست دانسته شده است. در مقابل، گذاشتن ریش به عنوان نشانه ای اسلامی مورد تأکید قرار گرفته شده است.
  •  آنها مانند بوداییان بر این باورند که ما پس از مرگ در پیکر دیگری دوباره زاییده می‌شویم حال انکه مسئله تناسخ در اسلام مردود شمرده شده
  •  آنها در انجام  مراسمات مذهبی خود از تنبور و دف و دیگر آلات ساز و برگ استفاده میکنند در حالیکه موسیقی جایی در اسلام ندارد .
 واما درباره اصول و عقاید این آئین که به اختصار به شرح ذیل است:


شرط ورود به مسلک

سرسپردن: بر طبق کلام سرانجام هر فرد یارسان (ذکور و اناث) مکلف است به پیر و دلیل سرسپرده شود، و در غیر این‌صورت یارسان محسوب نمی‌شود.[۳۳] افراد سرسپرده به دو گروه چکیده و چسبیده تقسیم می‌شوند. چکیده شامل کسانی است که نسل اندر نسل یارسان بوده‌اند. چسبیده شامل گروهی است که بر اثر بیداری باطن و از روی علاقه به مسلک یارسان گرویده‌اند.[۳۴]
سبیل مُهر: طبق کلام سرانجام، سبیل یکی از مقدسات آیین یارسان است و بر مردان پیروی یارسان واجب است سبیل خود را نتراشیده و مُهر (دست نخورده) نگاهداری کنند. شرط ورود به مراسم جم و نشستن در حلقۀ جم داشتن سبیل دست نخورده است. تراشیدن سبیل موجب خروج از دین و باطل شدن سرسپردگی به دین یاری می‌شود.[۳۵] در سرانجام از زبان داود که وسوار آمده است:
سێوێل یار شوڕەن وە رووی لێوانا
تا یار بناسۆ خێش وە بیگانا
سبیل پیروی آیین یاری بلند است و روی لب‌ها را می‌پوشاند، تا یار، خودی را از بیگانه بازبشناسد.[۳۶]

ارکان

ارکان مسلک اهل حق بر روی چهارپایه قرار دارد: پاکی، راستی، نیستی و ردآ.
  • پاکی: اهل حق باید درون و برونش از هر حیث و هر جهت، و به هر اسم و رسم پاک باشد. یعنی در ظاهر جسم و لباس و مکان و کسب و خوراکش، و در باطن اندیشه و گفتار و کردارش، تماماً پاک و بی‌غل و غش باشد.
  • راستی: راه راست رفتن است، و آن به جای آوردن دستورها و ترک نواهی خداست. بعبارةاخری بندگی به خدا و پرهیز از دروغ و گناه را راه راست گویند.
  • نیستی، یعنی نیست و نابود کردن کبر و غرور و خودپسندی و خودخواهی و هوا و هوس نفسانی و طغیان شهوانی و تمام رذایل اخلاقی از خودش، و به طور مطلق تسلیم مقدرات شود: غیر از رضای خدا چیزی نخواهد، و بعبارةاخری از خود بی‌خود و فنا فی‌الله گردد.
  • ردآ، خدمت و کمک و فداکاری بی‌ریا نسبت به مخلوق خداست، چنان باشد «رنج خود و راحت یاران طلب» بر او صدق کند.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.